بسم‌الله الرحمن الرحیم

رضا جان برادرم، هرروز که می‌گذرد دلم بیشتر برایت تنگ می‌شود برای تن نازی‌های مؤمنانه‌ات، برای بزرگی‌ات، برای آرمان‌خواهی‌ات، برای همه‌ی چیزهایی که خواستی و نخواستی، برای تک‌تک نمازهای طولانی‌ات، برای لحظه‌لحظه‌ی راز و نیازهای عاشقانه‌ات، رضای من: نمی‌دانم به تو بگویم رضای من یا نه؟ تو انگار رضای همه‌ی آدم‌های این سرزمین هستی و من دلم برای رضای این سرزمین عجیب تنگ‌شده است. رضا جانم آرام بخواب آرامه آرام، ما نیز همه آرام می‌گیریم. دل‌تنگی چقدر حکایت غریبی است. به تو غبطه می‌خورم چراکه از بس شوق پرواز داشتی! مثل یک پرنده‌ای که از قفس رها شده باشد از قفس دنیا رها شدی، پر کشیدی و به دعوت مولایت لبیک گفتی و به‌سوی حق‌تعالی شتافتی. خوشا به حالت رضا جان چراکه سرور و سالارمان حسین (ع) میزبان توست بهشت برین منزلگاه و ماموای خاصی است که خداوند وعده‌اش را به رهروان راستینش داده است خدا می‌داند خیلی دلم برایت هوایی شده است. از بس هوایی‌ات شدم آمدم بر سر مزارت تا فاتحه‌ای بخوانم اما هر چه فکر کردم دیدم تو اصلاً به فاتحه‌ی من نیازی نداری این منم که نیازم به فاتحه و شفاعت توست اونجا کنار تو حال و هوای غریبی دارد کسانی که در کنارت زیر این خاک خوابیده‌اند آدم‌هایی بودند که آرامش را به زندگی ما دادند ناامن‌ترین لحظات را تجربه کردند تا بتوانند به ما امنیت بدهند و خوشا به سعادت تو حاج رضای رستمی عزیز چراکه هر چیز غیر از واژه‌ی شهادت برایت کم بود. من امروز دلم بیشتر از همیشه برایت تنگ شده است دوست دارم مثل قدیمی‌ها که در سنگر دفاع از این مرزوبوم جان‌فشانی‌ها می‌کردی برایت نامه‌ای بنویسم، آخر، نامه برایم حس و حال دیگری دارد، نمی‌دانم کی دوباره همدیگر را خواهیم دید، شاید هفته آینده، شاید ماه آینده، سال آینده یا هیچ‌وقت؟ اما چه خیال بیهوده‌ای شما کجا و من کجا شما در آسمان‌ها سیر می‌کنید و من چون از درس لیاقت رفوزه شدم از زمره‌ی خوبان حذف شدم هنوز به پلکان اول نرسیده از نفس افتادم، در میانه‌ی راه جا ماندم رضا جان آرمان‌خواهی انسان مستلزم صبر و تحمل رنج‌هاست و تو در این سیاره‌ی رنج، آرمان‌خواه‌ترین بودی چراکه صبوری، شهامت، مردانگی، شجاعت و نوع‌دوستی سرلوحه‌ای از آرمان‌هایت بود در بهشتی که تو برای خودت ساخته‌ای برای همچون منی که حامل کوله باری از گناه است جایی نیست و من به شفاعت شما مردان پاک خدای سبحان که برای نشان دادن ارادت خود به هدف والایتان متاع جان را بی‌پروا تقدیم معبود کردید عاجزانه محتاج آنم که دست مرا هم بگیرید./.

والسلام علی شهداء و الصالحین

فضل‌الله مدهنی