(( بسمه رب الشهدا و الصدقین))

شهید رضا رستمی مقدم

حاج رضای عزیزم سردار شهید سلامت می‌دهم، سلامت می‌دهم، با صلواتی به بلندای تاریخ، به بزرگی کوه‌ها و به گرمی تپه‌های گرم و سوزان جبهه‌های جنوب، سلام بر شما کبوتری که با عشق به خدا پرواز کردید در فراسوی خورشید و در کنار دوستان عاشق خود آرمیدید. می‌خواهم یادت را بر تمام رودخانه‌ها بنویسم تا همه‌ی هستی، عطر صدای گرم شما را بگیرد. می‌خواهم عمامه‌ی بغض‌آلودتان را بر گردن روزگار بیاویزم، می‌خواهم عبای خونینتان را بر فراز همه‌ی کبوتر خانه‌ها به اهتزاز درآورم. می‌خواهم با زورقتان تا آبی ملکوت پارو بزنم تا آنجا که فرشتگان به استقبالتان آمده بودند. شما در آسمان هفتم قدم می‌زنید و من در کنار پلکان اول از نفس افتاده‌ام خوشا به حال شما، خوشا به حال شمایی که پرواز را برگزیدید و همراه با سینه‌سرخان مهاجر به سمت سبز بهار کوچ کردید اینک روزهاست که از هجرت سرخ شما می‌گذرد و من هنوز پرواز را نیآموخته‌ام. لحظاتم را به یاد آبی شما که تا ملکوت پر کشیدید پیوند می‌زنم. اکنون تنها، گنجینه‌ی خاطرات شما موجودی خزانه‌ی قلب من است گنجینه‌ای زوال‌ناپذیر که به آن می‌بالم و میدانم که هرگز به یغما نخواهد رفت. اکنون شما رفته‌اید و من که مانده‌ام در حسرت دیدار شما لحظه‌شماری می‌کنم و افسوس می‌خورم که نتوانسته‌ام پا به‌پای شما بیایم و سفر جاودانگی را تجربه کنم چه بسیار اندیشیده‌ام به شما! آن‌قدر که تمامی ندارد شمایی که آمیزه‌ای از همه‌ی خوبی‌ها بودید واژه‌ها در توصیف شما ناتوان‌اند گویی جنس شما از آلیاژ دیگری بود، آلیاژی کمیاب و ناشناخته که فرمولش را تنها عشق می‌داند و عشق کیمیا گری است که سراغ هر کس نمی‌رود و شما خوب می‌دانید که چه می‌گویم، کاش ما هم مقام و مرتبه را جور دیگری می‌فهمیدیم و از تعاریف سطحی دنیا و بازار شلوغ چشم‌وهم‌چشمی‌ها فاصله می‌گرفتیم تا به مقام بالاتری ارتقاء پیدا می‌کردیم کاش معنی حقیقی واژه‌ها آشکار می‌شد تا هر کس هر کاری را مصداق زرنگی و قشنگی نداند آری: آدم‌ها وقتی خودشان را گول می‌زنند از ابلیس هم جلوتر می‌افتند، آن‌قدر جلوتر که دهان شیطان از تعجب بازمی‌ماند. برادر شهیدم راه ناتمام شما وسعت گام‌هایی را می‌طلبد که در صراط نلغزد. گام‌هایی استوار و پولادین که خستگی نشناسد و از هراس به لرزه درنیاید گام‌هایی که راه را از بیراهه بشناسد و حرکت را بر سکون مقدم سازد همچون گام های شما که آموزگار عشق و ایثارند و بامتان با واژه های امید و رهایی عجین است و نقش تان مصداق تکامل والای انسانی همیشه ماندگار... .

یادت همیشه باقی و جاودان می ماند.

((فضل اله مدهنی))